تاریخچه والیوم تریدینگ از مشاهده شهودی حجم در تالارهای معاملاتی قرن نوزدهم آغاز شد و با ظهور اندیکاتورهای کمی مانند OBV در دهه ۱۹۶۰ و ابزارهای پیشرفته‌ای مانند حجم پروفایل و تحلیل جریان سفارشات به یک رشته تحلیلی سیستماتیک و علمی تبدیل شده است. امروزه این تحلیل با ادغام در هوش مصنوعی و معاملات الگوریتمی، همچنان نقش کلیدی در شناسایی قدرت و اعتبار حرکات بازار ایفا می‌کند.

حجم‌های معاملاتی در دو دسته اصلی طبقه‌بندی می‌شوند: **از نظر منبع داده** (حجم واقعی، تیک‌ولوم، حجم دلاری) و **از نظر الگوی رفتاری** (حجم انباشت، توزیع، شکست و برگشت). هرکدام از این انواع، اطلاعات خاصی درباره قدرت، اعتبار و جهت حرکات بازار ارائه می‌دهند.

روش‌های تحلیل فنی در والیوم تریدینگ:

تحلیل فنی حجم‌محور از ابزارهایی مانند اندیکاتورهای حجمی (نظیر OBV و MFI)، حجم پروفایل و VWAP برای ارزیابی قدرت و اعتبار حرکات قیمت استفاده می‌کند. هسته این روش‌ها بر تحلیل هماهنگی یا واگرایی بین حجم و قیمت، شناسایی الگوهای حجمی در سطوح کلیدی و تأیید شکست‌ها استوار است تا زمان‌بندی دقیق‌تری برای ورود و خروج از معاملات فراهم آورد.

تحلیل بنیادی در والیوم تریدینگ، به بررسی **علل زیربنایی ایجاد حجم‌های غیرعادی** در بازار می‌پردازد و با پیوند دادن رویدادهای اقتصادی، گزارش‌های شرکتی و جریان سرمایه نهادی به الگوهای حجم، به درک عمیق‌تری از قدرت و تداوم حرکات قیمت دست می‌یابد. این رویکرد ترکیبی، با تحلیل همزمان «چرایی» و «چگونگی» حرکت بازار، به شناسایی فرصت‌های معاملاتی مبتنی بر تأیید بنیادها توسط حجم کمک می‌کند.

دیتای لول ۲ اطلاعات لحظه‌ای و عمیق از دفتر سفارشات بازار را نشان می‌دهد و با نمایش تمامی سفارشات خرید و فروش در سطوح مختلف قیمتی، امکان تحلیل دقیق‌تر عمق بازار، شناسایی سطوح حمایت و مقاومت دینامیک و ردیابی جریان سفارشات مؤسسات را فراهم می‌آورد.

والیوم تریدینگ فقط درباره سرعت و اجرای سریع معاملات نیست؛ بلکه درباره تصمیم‌گیری هوشمندانه بر اساس داده‌های زنده بازار است. در این درس خواهید آموخت که چگونه تحلیل بازار، چراغ راه شما برای شناسایی بهترین فرصت‌های نوسانگیری در لحظه است.